در سوگ تمام مرثیه ها

ساخت وبلاگ
من همونی ام که نه در رفتنش حرکته نه در موندنش سکون.ازونایی که جاخالی میدن و با خودشون حس ها،حرف ها و همه‌چی رو میبرن.دنیای دیگران رو تغییر میدن؛ناگهان‌میرن و جهان رو برای دیگران تهی میکنن،آدمها رو خالی میکنن. یه سیاه چاله سازم، یه تاریکی بی انجام و آغاز.توی خودم‌حبس شده ام،توی خودم‌گیر افتاده ام و می بینم‌که اصلن جای خوبی نیست این‌تو،توی خودم.همیشه یه خالی بزرگ کاشته ام توی دنیای دیگران. عاشق بودم؛یه روز دیدم که دیگه دلم این‌جا نیست،اون جاست،اون‌جا‌‌ کجا بود؟ معلومه:یه جای دیگه که چندسال بعدش دیگه دلم‌اون‌جا نبود و چندسال بعدترش هم دلم یه جای دیگه بود و حالا هم دلم‌ این‌جا نیست،هیچ‌جا نیست. من همیشه به اون جاها باخته ام،به جاهای دور،به آدمای دور، به هرچی جز کنار خودم.  + نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۰ساعت توسط بهزاد | در سوگ تمام مرثیه ها...ادامه مطلب
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 22:45

در دوران سربازی که هر صبح،شغال خون از خونه می زدم بیرون هر روز با یه سکانس تکراری رو به رو می شدم؛دویست متر جلوتر از خونه صدای خودپرداز بانک صادرات بلند بود که با خودش حرف می زد و از تسهیلات و مُسهلات در سوگ تمام مرثیه ها...ادامه مطلب
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 5:04

((شخص جدا مانده از دیگران رفته رفته تشخص(تشخص به یک معنی مفهوم من است که در درون خودم به آن علم و احاطه دارم و به یک تعبیر,همه ی جهان است)خود را از دست خواهد داد زیرا به چه کسی مهر بورزد؟و اگر مهر نورزد خودی خود را گم خواهد کرد و هیچ موجود ساده ای بدون اینکه عشق به موجود مرکبی داشته باشد نمی تواند خود را دوست بدارد)).درد جاودانگی_میگل داونامونو_ص 229. طبق یک باور اسطوره ای زمین روی شاخ گاو بنا شد در سوگ تمام مرثیه ها...ادامه مطلب
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : آدمی,میشه,حواسش,نباشه, نویسنده : bezendan1 بازدید : 70 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 8:57

حس و حال شلوار خمره ای آویزان بر دیوار مهربانی را دارم که بعد از یک ماه هنوز کسی برش نداشته؛لباس ها می آیند و می روند اما این شلوار انگار سرنوشتش معلق بودن است.

+ نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۴ساعت توسط بهزاد
در سوگ تمام مرثیه ها...
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : شلوار,مهربانی, نویسنده : bezendan1 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 8:57

غروب،برزخ است؛ابتدای شب است و انتهای روز.نه میل به شروع دارد و نه شوق پایان...

 

 

 

 

در سوگ تمام مرثیه ها...
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : غروب, نویسنده : bezendan1 بازدید : 86 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 8:57

تنهایی ات از کمر به پایین است یا کمر به بالا؟خیلی ها نمی دانند حد و حصار تنهایی شان را.نیم تنه ی پایینی ات را اگر از تنهایی رهاندی و باز احساس تخمیر و تک افتادگی کردی،بدان که تنهایی و گریزگاهی نیست. و تو چه می دانی تنهایی چیست؟ چه ها و چه ها...

+ نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۹۵ساعت توسط بهزاد
در سوگ تمام مرثیه ها...
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 64 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:00

رسد آدمی به جایی که دیگه نه هدف وسیله رو توجیه میکنه نه وسیله هدف رو توجیه میکنه،نه اصلن هدفی وجود داره که وسیله بخاد توجیهش کنه نه وسیله ای در کاره که هدف بخاد توجیهش کنه،نه توجیهی هست که هدف و وسیله بخان بکننش.

+ نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۹۵ساعت توسط بهزاد
در سوگ تمام مرثیه ها...
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:00

آدم ها از آنچه در اینستاگرامشان می بینید مبتذل ترند.

در سوگ تمام مرثیه ها...
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:00

روزهایی که حال نوار غزه را دارم پیاده روها را گز می کنم.پیاده روها حال عابران خسته را خوب می فهمند برعکس خیابان ها که خشن و قانونی اند،خط کشی شده اند،پر از چراغ های راهنمایی و تابلوهای اخطار و هشدار و سرعت گیرها و چه ها و چه ها... در پی حادثه اند،مجازات و خونریزی.پیاده رو ها معصوم اند،به حاشیه راند در سوگ تمام مرثیه ها...ادامه مطلب
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 140 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:00

چندروزی می شود که کسی صدایم نمی زند؛شاید سه چهار ماه یا یک سال...دقیقا یادم نیست.اسمم را فراموش کرده ام و بدتر از آن فامیلم را. امروز صبح بود یا دیروز که رفتم سراغ شناسنامه ام،جلوی نام و نام خانوادگی ام خط تیره بود مگر می شود بدون نام و نام خانوادگی برای کسی شناسنامه صادر کرد؟شاید قبلا اسم داشتم،شا در سوگ تمام مرثیه ها...ادامه مطلب
ما را در سایت در سوگ تمام مرثیه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:00