برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 79
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 86
حس و حال شلوار خمره ای آویزان بر دیوار مهربانی را دارم که بعد از یک ماه هنوز کسی برش نداشته؛لباس ها می آیند و می روند اما این شلوار انگار سرنوشتش معلق بودن است.
غروب،برزخ است؛ابتدای شب است و انتهای روز.نه میل به شروع دارد و نه شوق پایان...
در سوگ تمام مرثیه ها...
برچسب : غروب, نویسنده : bezendan1 بازدید : 86
تنهایی ات از کمر به پایین است یا کمر به بالا؟خیلی ها نمی دانند حد و حصار تنهایی شان را.نیم تنه ی پایینی ات را اگر از تنهایی رهاندی و باز احساس تخمیر و تک افتادگی کردی،بدان که تنهایی و گریزگاهی نیست. و تو چه می دانی تنهایی چیست؟ چه ها و چه ها...
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 64
رسد آدمی به جایی که دیگه نه هدف وسیله رو توجیه میکنه نه وسیله هدف رو توجیه میکنه،نه اصلن هدفی وجود داره که وسیله بخاد توجیهش کنه نه وسیله ای در کاره که هدف بخاد توجیهش کنه،نه توجیهی هست که هدف و وسیله بخان بکننش.
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 71
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 73
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 140
برچسب : نویسنده : bezendan1 بازدید : 81